zarinland (سرزمین طلایی)
سرزمین طلایی

بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط سایت معتبر و پربیننده المرأة اللبنانیة زن لبنانی خواننده مشهور لبنانی سیرین عبدالنور عنوان زیباترین زن لبنان را در سال ۲۰۱۳ کسب کرد. سیرین عبدالنور در حالی موفق به کسب این عنوان از  این سایت شد که پیش از این نیز جایزه او تی وی را نیز به خود اختصاص داده بود. این خواننده لبنانی ابتدا در زمینه خوانندگی و مد در جهان عرب به خوبی درخشیده بود و سپس با پا گذاشتن به دنیای بازیگری استعداد بی نظیر خود را در این زمینه نیز نشان داد.

 

 

 

 

 

به این سایت رأی بدهید

 

«آن زمان که من دستگیر شدم نون دونه ای 5 قران بود اما الان خیلی گرون تره. چند روز پیش یه اسکناس سبزرنگی دیدم که انگار 10 هزار تومانی بود. آن زمان 10 هزار تومان خیلی پول بود.»

اینها بخشی از حرف های قدیمی ترین زن زندانی ایران است که چندی پیش پس از سال ها محاکمه و رسیدگی به پرونده اش بالاخره از زندان آزاد شد.
 

 

او که 20 سال قبل به اتهام قتل دستگیر شده بود، امسال بعد از سال ها می تواند زمان تحویل سال همراه خانواده اش پای سفره هفت سین بنشین اما به گفته خودش «در این مدت خیلی چیزها عوض شده. حتی نمی دانم بیرون از زندان عید چه شکلی است.» با «فاطمه مطیع» به بهانه رسیدن نوروز به گفتگو نشسته ایم و او در این گفتگو ماجراهای جالب و خواندنی را از زندگی اش در زندان تعریف می کند.

 

بالاخره بعد از 20 سال از زندان آزاد شدید، شما 20 تا عید را در آنجا گذراندی، چه خاطراتی از آنجا دارید؟

- آخه زندان چه خاطراتی داره. زندان جای آدم های خوب و خوش نیست. در زندان، زندانی ها در سالن ها مختلفی بودند، مثلا ما سالن 7 بودیم. بعضی از دوستانم مثل کبری – عروس سیاه بخت – در بند دیگری بودند. آنجا هم همینطور سالن بود اما تمیزتر و بهتر بود. آنجا چکی ها و قتلی ها بودند.
 

 
 

درمدت حب با کدام یکی از زندانی ها بیشتر از همه رفیق بودی و او را می دیدی؟

- هر روز همه همدیگر را می دیدیم اما من هر روز کبری رحمانپور (زنی که پس از قتل مادرشوهرش به عروس سیاه بخت معروف شد) رلا می دیدم با هم صحبت می کردیم. خیلی افراد دیگر هم بودن. همه در یک سالن بودیم امافقط بندها جدا بود.

در زندان کسی هم بود که از شما بزرگتر باشد؟

- بله، از من بزرگتر هم بود. مثلا زندانی 80 ساله داشتیم. 70 ساله داشتیم. بعضی هاشون چکی بودند بعضی ها هم موادی اما از همه بیشتر، من زندان بودم. فقط من 20 سال زندان بودم و همه من را می شناختند.

در این 20 سال که زندان بودید آیا شنیدید کسی بخواهد نقشه فرار از زندان بکشد؟

- از زندان که نمی شود فرار کنی. نقشه می کشیدند ولی خب چطور می شد فرار کرد. نقشه می کشیدند اما وقتی نمی شد فرار کنند می نشستند سر جایشان. من می گفتم بنشینید. شکم تان سیر شده نقشه می کشید. از زندان نمی شود فرار کرد. بیشتر جوان ها نقشه می کشیدند. پیرها که نمی توانستند کاری بکنند، می نشستند حرف می زدند و شوخی می کردند که وقت شان بگذرد.

در زندان بیشتر با چه کسانی دوست بودید؟

- یکی از دوستان من اختر بود. بیشتر با او می نشستم صحبت می کردم. مژگان هم بود. منیژه هم بود. اینها همه شان قتل کرده بودند و حکم قصاصشان آمده بود. شهلا (قاتل همسر ناصر محمدخانی) هم بود. با اینها می نشستیم در بند 7 صحبت می کردیم. البته روزها که نبودیم. من روزها می رفتم در بخش فرهنگی کار می کردم. شب ها با هم یک ساعت می نشستیم و همینجوری صحبت می کردیم و از زندگی هامون می گفتیم که چقدر بدبخت و بیچاره شدیم. اینکه بالاخره امشب ما را می برند پای چوبه دار یا فردا شب. همه اش منتظر بودیم که امشب می آیند و ما را برای اجرای حکممان می برند. این زندگی ما بود. چه فایده یک چای می خوردیم. با دلهره. می آمدیم یک لقمه نان بخوریم با دلهره. می خوابیدیم با دلهره. وقتی که آدم زیر قصاص باشد خیلی برایش زندگی سخت است.

برای خواندن کامل به ادامه مطلب برید نظر یادتون نره ممنونم

به این سایت رأی بدهید

ادامه مطلب ...

 

به این سایت رأی بدهید

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ ماخوش آمدید هدف ما از این وبلاگ نشان دادن زیباترین عکسها وجالب ترین انهاست وازشما خواهشمندیم با نظراتتون مارا خوش حال نمایید
آخرین مطالب

پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان zarin و آدرس zarinland.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 116
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 125
بازدید ماه : 3130
بازدید کل : 126912
تعداد مطالب : 307
تعداد نظرات : 78
تعداد آنلاین : 1